زهرا جلیلی
چکیده
نقد متون بر اساس نظریۀ ساختارگرا، امری است که اخیراً در محافل علمی رواج یافته است و بر اساس آن، از کوچکترین علائم صوتی و موسیقایی تا بزرگترین آن یعنی واژگان و چگونگی کنار هم قرار گرفتن آن، در معنا مؤثر است و بر این اساس، بین شکل و معنا انسجام قابل ذکری وجود دارد. بدون تردید به کارگیری چنین نظریههایی در بارۀ قرآن که متنی به غایت ...
بیشتر
نقد متون بر اساس نظریۀ ساختارگرا، امری است که اخیراً در محافل علمی رواج یافته است و بر اساس آن، از کوچکترین علائم صوتی و موسیقایی تا بزرگترین آن یعنی واژگان و چگونگی کنار هم قرار گرفتن آن، در معنا مؤثر است و بر این اساس، بین شکل و معنا انسجام قابل ذکری وجود دارد. بدون تردید به کارگیری چنین نظریههایی در بارۀ قرآن که متنی به غایت ادبی است، مفاهیم بلند آن را هر چه روشنتر مینماید. این مقاله میکوشد نظم موجود در سورۀ نازعات را با توجه به نظریۀ ساختارگرا، در سطوح مختلف صوتی و واژگانی و نحوی و بلاغی، به قدر وسع نمایان سازد. با این هدف، سؤال پژوهش این است که متن سورۀ نازعات در قالب چه ساختار زبانی بیان شده و مفاهیم برآمده از آن در چه ساختاری ارائه شده است؟ روش تحقیق روشی توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا نظریه ساختارگرا توضیح داده میشود و سپس مقاطع مختلف سوره، با توجه به این نظریه تبیین میگردد و در نهایت نتیجه تحقیق میآید. یافتهها حاکی از آن است که عناصر ساختار زبانی سوره نازعات در جهت انسجام کامل نسبت به موضوع سوره، یعنی حقیقت آخرت و وقایع هول انگیز آن است. مقاطع کوتاه و کوبنده ابتدایی با القای خوف و هراس از قیامت منطبق است و مقاطع بلند و ملایم انتهایی، با محتوای سازنده آن، یعنی سرانجام مؤمن و کافر، هماهنگ است. این هماهنگی و نظم در سطوح دیگر کلام، مانند سطح آوایی، واژگانی و نحوی و بلاغی نیز به چشم خورده و تأثیرگذاری آیات را دوچندان کرده است.